در یک تعریف ساده و کلی امنیت غذایی را میتوان دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی برای داشتن یک زندگی سالم تبیین کرد. این تعریف با سه عنصر «موجود بودن غذا»، «دسترسی به غذا» و «پایداری در دریافت غذا» استوار است. از شروط مهم و اساسی دیگر امنیت غذایی به «تامین غذای سالم و کافی به شیوههای قابل قبول اجتماعی»، «توان اقتصادی برای تامین غذا» و «انتخاب غذا مبنی برا دانش و فرهنگ صحیح تغذیهای» میباشد. امنیت غذایی شرط اولیه برای تامین امنیت تغذیهای است که دارای ابعاد وسیعتری مانند «تامین سلامت»، «زندگی در محیطی بهداشت» و «دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی و رفاه اجتماعی» و «توزیع عادلانه غذا در خانوار و منطبق بر نیازهای فیزیولوژیک افراد» نیز میباشد. بنابراین با توجه به تعاریف و شاخصههایی که از امنیت غذایی موجود است میتوان به میزان اهمیت آن پی برد.
غذا یک موضوع راهبردی است که تحت تاثیر شش عامل بیرونی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فنآوری، بینالمللی و اکوسیستم میباشد. به همین دلیل امروزه بر نقش همکاریهای بین بخشی در برنامههای ارتقای تغذیه و امنیت غذایی تاکید میشود به عبارت دیگر روشهای رایج برنامهریزی بخشی، جوابگوی معضلات به هم تنیده تغذیه و غذا نیست.
امنیت غذایی سنگ بنای یک جامعه توسعه یافته و عنصر اصلی سلامت فکری، روانی و جسمی آن جامعه است. ناامنی غذایی ذخیره سرمایه اجتماعی افراد مشمول آن و نیز معناداری هنجارها و ارزشهای انسانی و دینی را شدیداً تحلیل خواهد برد. لذا ناامنی غذایی تهدیدی بالفعل یا بالقوه علیه ارزشهای بنیادین نظام اسلامی خواهد بود. ناامنی غذایی دامنه انتخاب افراد را شدیداً محدود، و در بسیاری موارد حق انتخاب را از آنها میگیرد و از اینرو قابلیتها و استانداردهای زندگیشان را تنزل خواهد داد. ناامنی غذایی در یک نظام سیاسی- اجتماعی ارزشهای حیاتی و در نتیجه امنیت ملی آن را تضعیف خواهد کرد.
فائو اعلام کرده است که برای تامین غذای مورد نیاز جمعیت ۹ میلیارد نفری جهان در سال ۲۰۵۰، باید تولید کنونی را دو برابر کرد. تحقق این هدف مستلزم رفع موانعی از قبیل محدودیت زمینهای کشاورزی، کمبود آب، قیمت بالای انرژی، افت سرمایه گذاری در زمینه تحقیقات کشاورزی و افزایش ضایعات غذایی میباشد. توسعه پایدار در بخش کشاورزی، عاملی حیاتی برای تغذیه جهان در دهههای آتی است.
جهان در حال حاضر سه چالش غذایی عمده در پیش رو دارد:
چالش اول این است که گرسنگی در سطح جهان در حال افزایش است. امروزه اقشار کثیری از مردم گرسنه جهان به طور مستقیم یا غیر مستقیم برای بقای خود به کشاورزی وابستهاند. بر اساس آخرین ارزیابی به عمل آمده از سوی سازمان فائو، امروزه بالغ بر ۹۶۹ میلیون نفر در جهان با هزینهای کمتر از یک دلار در روز زندگی میکنند و حدود سه چهارم از آنها برای بقا خود به کشاورزی وابسته هستند. در واقع، فقر و تنگدستی شدید این افراد خروج از این وضعیت را برای آنها غیر ممکن ساخته است.
چالش دوم، عدم وجود تعادل در رژیم غذایی روزانه افراد است. اگرچه سوء تغذیه ناشی از فقر همچنان یکی از دلایل عمده مرگ در سراسر جهان است، سایر بیماریهای مرتبط با رژیم غذایی از جمله چاقی، بیماریهای قلبی، انفارکتوس و دیابت نیز در حال گسترش است.
چالش سوم تولید غذا، نابودی محیط زیست و طبیعت میباشد. تخریب محیط زیست از دو جنبه با غذا در ارتباط است. این مساله با محدود کردن محصولات غذایی، تولید مواد غذایی را کاهش میدهد. از سوی دیگر، این مسئله حاصل فعالیتهای نادرست کشاورزی است. مشکلاتی مانند فرسایش خاک، آلودگی آب، انتشار گازهای گلخانهای و از بین رفتن تنوع زیست محیطی، تهدیدی جدی علیه تولید جهانی غذا به شمار میرود.
از آنجایی که سازمان مردم نهاد “یکی هستیم”، فعالیت های خود را بر مبنایی تعیین می کند که نتایجی پایدار و با تاثیری طولانی مدت داشته باشند، و مداخلات متناسب با شرایط اقلیمی را به عنوان اولین قدم در ایجاد امنیت غذایی پایدار در نظر گرفته است.
دیدگاه شما چیست؟